شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
قاضی طباطبایی

حوزه/ توصیه آیت الله قاضی طباطبایی(ره)، به اعضای خانواده بیشتر در این محور بود که هر کاری انجام می دهید خدای متعال را در نظر بگیرید، زیاده از حد، مادی و دنیاطلب نباشید و به عالم آخرت بیشتر فکر کنید...

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از تبریز، شهید آیت الله قاضی طباطبایی(ره) «اولین شهید محراب» یکی از علمای برجسته حوزه علمیه و از همراهان امام خمینی(ره) در مبارزات انقلابی بودند که در دهم آبان ماه سال ۱۳۵۸ در محراب عبادت به شهادت رسیدند.

در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین سید محمدتقی قاضی طباطبایی فرزند آیت الله قاضی طباطبایی(ره) زوایای شخصیتی و سبک زندگی ایشان مورد بررسی قرار گرفت.

در ابتدا بفرمایید دلیل اصلی ترور آیت الله قاضی طباطبایی توسط منافقان در اوایل انقلاب چه بود؟

این شخصیت ها تربیت شده معمار بزرگی همچون امام خمینی(ره) بودند و منافقان به خوبی می دانستند ایشان در کنار امام چه نقش هایی مهمی ایفا می کنند، آیت الله قاضی طباطبایی، رهبری  نهضت انقلاب اسلامی در خطه آذربایجان را بر عهده داشتند؛ امام راحل نیز به وسیله روشنگری این بزرگواران در قلوب مردم نفوذ داشتند و اوامر امام را عملی و اجرایی می کردند.

منافقان اهداف زیادی از ترور آیت الله قاضی طباطبایی و دیگر شخصیت های انقلابی داشتند و عمده هدف شان از ترور ایشان، تنها گذاشتن امام خمینی(ره) و از بین بردن اتاق فکری انقلاب اسلامی بود؛ این شخصیت ها در واقع، قلب تپنده و چشم بینای امام خمینی(ره) در نقاط مختلف مملکت بودند و منافقان می دانستند که چه اشخاصی را باید از میان بردارند.

در کنار ارادت ویژه ای که آیت الله قاضی طباطبایی نسبت به امام خمینی(ره) داشتند، دیدگاه شان نسبت به ولایت فقیه چه بود؟

آیت الله قاضی طباطبایی همانند استادشان حضرت امام(ره) عزم راسخ به ولایت فقیه داشتند و اعتقادشان بر این بود که اسلام و حکومت اسلامی در زمان غیبت کبری اجرا نمی شود، مگر با قرار گرفتن ولی فقیه در رأس همه امور؛ حتی ایشان پس از تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی، هر روز از طریق صداوسیما ناظر و پیگیر مسایل مجلس خبرگان بود و احساس می کردیم ایشان نگران هستند که مبادا درمورد ولایت فقیه به وسیله برخی اشخاص، که صلاحیت حضور در خبرگان را نداشتند خدشه وارد شود و عقیده داشتند ولایت فقیه یک اصل مسلم و واجب الاطاعه در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) است.

شما چگونه از شهادت آیت الله قاضی طباطبایی با خبر شدید؟

خبر شهادت این بزرگوار به وسیله یکی از محافظان ایشان مرحوم حاج جعفرآقا تلفنی باخبر شدیم، البته عکس العمل در این مواقع جز ناراحتی و افسوس خوردن چیزی نمی تواند باشد، بعد از آرامش است که انسان می فهمد که چه شخصیت باعظمی را از دست داده است ولی چاره ای نبود جز تسلیم در برابر مقدرات الهی، البته ناگفته نماند مرگ حق است، که البته حق آن بزرگوار هم، شهادت در راه خدا بود.

تشویق آیت الله قاضی طباطبایی نقشی در وارد شدن شما به حوزه علمیه داشت؟

سلک روحانیت در خانواده ما به چندین صدسال بلکه به هزار و چند سال قبل برمی گردد و مربوط به این اواخر نیست، این رویه را می توان به این صورت تصور کرد که لباس روحانیت، میراث گرانبهای خانواده ماست؛ ایشان علاقه عجیبی به شغل و راه نیاکان خود داشتند بدین جهت همیشه تشویق می کردند حداقل یکی از فرزندانش این مسئولیت را بپذیرد و چراغ روحانیت را در این سلسله روشن نگهدارد.

بنده ناچیز هم چون علاقه زیادی به این شغل شریف داشتم در حدود هفت یا هشت سال قبل از شهادتشان، مشغول تحصیل علوم حوزوی بودم و پس از شهادت والد معظم نیز این مسئولیت را به طور مضاعف احساس کردم؛ البته معظم له خیلی مشتاق بودند که جوانان، مشغول تحصیلات علوم قدیمه و جدیده بشوند و علاقه داشتند از خانواده های اصیل، حتما یکی از جوانان شان مشغول علوم حوزوی بشوند و نگذارند این علم از خانواده های اصیل ریشه کن شود.

برخورد شهید قاضی طباطبایی با خانواده چطور بود؟

برخورد والد با اهل خانواده بسیار متواضعانه و محبت آمیز بود و رفتارشان توام با مهربانی و عطوفت و مؤدبانه بود و اکثر اوقات با نصیحت های حکمت آموز مجلس آرایی می فرمودند؛ هر گاه از کسی رفتاری برخلاف شئون اسلامی ملاحظه می فرمودند در کمال قاطعیت مقابله می کردند.

رفتار معظم له با فرزندان و یا با بنده سرشار از محبت و کوچک نوازی و مهرپروری متواضعانه بود و هیچ وقت تندخویی نمی کردند، مگر در مواقعی که مرتکب خلافی که به دور از شئونات اسلامی بود می شدیم، آنگاه برخوردها قاطع توأم با تأدیب و تذکر و روشنگری و نشان دادن راه اصلاح موضوع بود.

رفتار مرحوم آقا، چنانچه برخی ها تصور می کردند که ممکن است خشک و مقدس مآبانه باشد، نبود، بلکه به صورت عادی و خیلی ملایم مثل رفتاری که اکثر پدر و پسرها با هم دارند بود و روی هم رفته مرحوم والد شهید را می توان به این صورت توصیف کرد که رفتار ایشان با فرزندان سرشار از محبت و شادی و لبخندهای روح نواز و هم صحبتی های دل انگیز بود.

 ایشان با تمام عظمت روحی و علو فکری همه فرزندان خود را به دامن پرمهر خود می نشاند، ایشان به حق یکی از مظاهر عواطف اسلامی بود.

آیا ایشان توصیه های خاصی هم به اعضای خانواده داشتند؟

توصیه ایشان به اعضای خانواده بیشتر در این محور بود که هر کاری انجام می دهید خدای متعال را در نظر بگیرید و اول رضای خدای متعال در نظر باشد و بعد منفعت خود و توصیه می کردند زیاده از حد مادی و دنیاطلب نباشید و به عالم آخرت بیشتر فکر کنید و مبارزه در راه اسلام و دین را بر همه چیز مقدم بدارید و نگذارید اسلام و قرآن مهجوز بماند و دشمنان اسلام بر مسلمانان غلبه کنند. ایشان بویژه عشق ورزیدن به ائمه اطهار(ع) را بیشتر توصیه می کردند و علاقه عجیبی به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) داشتند و در روزهای عاشورا که دسته عزاداری به منزل می آمدند اشک می ریختند و تعصب عجیبی به ائمه اطهار(ع) داشتند و توصیه می کردند همیشه دست به دامن ائمه اطهار(ع) باشید و نماز را اول وقت به جا آورید و اصرار داشتند با نماز جماعت نماز بخوانید که موجب وحدت مسلمین و شیعیان است.

اگر از خصوصیات بارز آیت الله قاضی طباطبایی به یک مورد اشاره بفرمایید، کدام یک از ویژگی ایشان را می توان نام برد؟

نحوه برخورد با مراجعین یکی از خصوصیات بارز شهید آیت الله قاضی طباطبایی بود، ایشان هیچ وقت مراجعه کننده را بدون جواب رد نمی کرد، چه درخواست مراجعه کننده درست بود یا نادرست، به صحبت های وی گوش می کرد و اگر مشکل مالی داشت، تا جایی که امکان داشت خودش کمک می کرد و یا به وسیله بعضی افراد خیر، کمکی می کرد و یا با ارجاع به افرادی دیگر، مشکل شخص را حل می کرد.

رفتار ایشان با اطرافیان نیز مؤدبانه و متواضعانه بود و دل هیچ کس از اطرافیان و غیراطرافیان را نمی شکست و همیشه با احترام برخورد می کرد و به دور از تکبر و غرور بود.

 

گفت و گو: بیت اله احمدی

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha